شریعتمداری: آشوبگران در قد و قواره براندازی نیستند/ هماهنگی میان کارفرمایان آشوبگران و کارفرمایان داعش
تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۷۷۵۶۷
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان درباره حادثه تروریستی شیراز اظهار کرد: بدون تردید یکی از انگیزههای اصلی عاملان این جنایت بی شرمانه، سینه پرکینه آنها از ایران اسلامی، انقلاب اسلامی، اسلام و اهل بیت دارند.
وی افزود: این جنایت با آشوبهای اخیر آبشخور واحدی دارند و نمی توان آن را نادیده گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شریعتمداری گفت: این افراد قرآن را آتش زدند، چادر از سر زنان محجبه کشیدند، آمبولانسهای حامل بیمار را متوقف کرده و به آتش کشیدند، مردم عادی را به قتل رساندند و هر نوع سلاح سرد و گرم را در اختیار داشتند. یک محاسبه معمولی را باید در ذهن خودمان دراین باره داشته باشیم. باید به این سوال پاسخ بدهیم که آیا از افرادی با این خصوصیات حمله به حرم حضرت شاهچراغ(ع) دور از انتظار است؟ قطعاً نه. بله ممکن است برخی انگشت اتهام را به سوی تروریست های تکفیری داعش بچرخانند که آنها هم مسئولیت را برعهده گرفتند.
وی افزود: اما، در این میان یک پرسش بعدی هم وجود دارد و آن این است آشوبگرانی که امروز با آنها روبرو هستیم کدام یک از ویژگیهای داعشیها را ندارند؟ کدام یک از درندهخوییها و وحشیگریهای آن ها را ندارند؟ آمریکا و اسرائیل و آل سعود از آنها حمایت می کردند، از داعش حمایت می کردند این دولتها رسماً و تمام قد هم از این آشوبگران حمایت کردند. البته معتقدم این آشوبگران تفاوت هایی هم با داعشی ها دارند، حداقل دو تفاوت.
مدیر مسئول روزنامه کیهان تاکید کرد: اگر چه تروریستهای داعش به اسلام و قرآن اعتقادی ندارند. اما، آن ها برای حفظ ظاهر هم که شده قرآن را آتش نمی زدند و چادر از سر زنان محجبه نمی کشند. اما، آشوبگران اخیر این دو صفت رذیله را به صفات رذیله داعش اضافه کردند. با این حساب چرا نباید در میان این آشوبگران هم به دنبال عوامل اصلی گشت.
وی افزود: ما در این زمینه متاسفانه بین مدارا و انفعال و بین صبوری و بی عمل بودن تفاوت زیادی قائل نشده ایم. اگر در برخورد با آشوبگران با قاطعیت عمل میکردیم که وظیفه ما بود و مردم هم انتظار دارند با آشوبگرانی که هر از چندگاه مملکت را به آشوب کشیده و زمینههای ناامنی را فراهم میکنند، برخورد جدی شود. البته نمیگویم که با آنها برخورد نشده بلکه برخوردهای جدی انجام نشده است.
شریعتمداری تصریح کرد: نمی توان از زمینه ساز این اتفاقات هم صرف نظر کرد. در این بین، شخصیت های سیاسی که خود باخته و کم دان هستند و برخی اوقات به تصریح از آشوبگران حمایت کردند، اگر این حمایت ها را انجام نمی دادند و نسبت به جان و مال مردم حساس بودند و متعرضین به جان و مال و ناموس مردم را اعتراض کننده نمی خواندند به احتمال بسیار زیاد این آشوب ها متوقف شده و جلوی آنها گرفته میشد. حتی بعید نبود عوامل جنایت که در حرم شاهچراغ صورت گرفت در میان همین افراد بازداشت و دستگیر شده بودند و فرصت این جنایت بعدی از آنها گرفته شده بود.
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی با بیان اینکه نباید مسئولان امنیتی در شرایط فعلی از امنیت حرمهای مطهر غافل میشدند، تصریح کرد: این فرد با یک تفنگ کلاشنیکف وارد حرم شده است. در حالی که بسیار عجیب بوده و چگونه مسئولان امنیت در شیراز در چنین وضعیتی که شاهد این آشوبها هستند و هویت آشوبگران را می دانند و شاهد اهانتهای این افراد به اهل بیت هستند، احتمال نمی دانند که چنین خطری متوجه حرم مطهر باشد؟ این فرد به راحتی با یک کلاشنیکف وارد حرم شد.
وی افزود: بین کارفرمایان آشوبگران و کارفرمایان داعش یک نوع هماهنگی وجود دارد و بعید نیست اطلاعیهای که داعش پس از وقوع حادثه صادر کرده برای رد گمکردن ماجرا و سفید کردن آن برای آشوبگران باشد. بنابراین، نباید از این اتفاقات به آسانی گذشت چراکه پای جان و مال و ناموس مردم در میان است.
مدیر مسئول روزنامه کیهان تصریح کرد: اینکه آشوبگران بتوانند کاری بکنند یا براندازی بکنند اصلاً در این قد و قواره نیستند. ما ۴۳ سال است که با تمام قدرت های ریز و درشت درگیر هستیم و در این مدت آنها نتوانستند هیچ کاری انجام دهند. چندی پیش یک نشریهی آمریکا نتیجه گرفته بود که تمام روسای جمهور آمریکا با امام خامنه ای در یک نقطه اشتراک نظر دارند و آن این است که آمریکا نمی تواند هیچ غلطی بکند و این را به وضوح شاهد هستیم.
وی ادامه داد: از نقطه شروع تا کنون عقبه های سختی را پشت سر گذاشتیم و از همه آنها سرافراز بیرون آمده ایم. حالا یک مشت آدم میخواهند با مشتی دلار در پی براندازی نظام باشند معتقدم که خودشان هم میدانند در این غبار نیستند پس با قدرت های بیرونی هم که عاملان اصلی و کارفرمای اصلی آنها هستند هم می دانند چنین کاری از آنها بر نمی آید.
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی در پایان تاکید کرد: در عین حال که دشمن را ضعیف می دانیم. اما، از اقدامات آشوبگرانه، رذل و تروریستی آنها نبایستی غافل شویم و امید است که دیگر چنین غفلتی در میان نباشد.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: حادثه تروریستی شیراز اغتشاشات تروریست ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۷۷۵۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به بیبدن|متهمان ردیف اول قتل که قاتل نیستند!
فیلم سینمایی "بیبدن" دنبال زدن تلنگری به خانوادههاست و قصد دارد در بستر یک داستان جنایی، گسستهای والدین و فرزندان و روابط بعضاً ناقص آنها را به رخ بکشد. - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم- گروه فرهنگی
فیلم «بیبدن» ساخته مرتضی علیزادهِ فیلم اولی با نویسندگی کاظم دانشی، خیلی زود پس از رونمایی از جشنواره فیلم فجر به پرده سینما رسید و با فروش بیش از 32 میلیارد تومانی تا به امروز، اقبال نسبتا خوبی را به عنوان فیلمی در ژانر درام جنایی به خود دید.
دانشی که پیش از این با ساخت «علفزار» تجربه خوبی از بازخوانی پروندههای جنایی کسب کرده بود، این بار در مقام نویسنده، سراغ داستانی نزدیک به واقعیت رفت و با برداشتی آزاد از پرونده «غزاله و آرمان» که مربوط به سالهای 1392 تا 1400 است، فیلمی در ژانر درام جنایی را به سینماها آورد تا روایتگر یکی از هولناکترین قتلهای چند سال اخیر و در عین حال جنجالیترین پرونده قضایی باشد.
حواشی روز پنجم فیلم فجر|رقابت سنگین «بی بدن» و «بهشت تبهکاران» بر سیمرغ حاشیه/ 14 کیلو کم کن تا «مجنون» شوی!مروری بر زیرمتنهای نهفته در این اثر، یک پیام روشن و جدی را برای مخاطبانش دارد و آنهم تلاش کارگردان و نویسنده برای ایجاد یک پل ارتباطی بین این پرونده قتل با عقبه روابط عاطفی در هر 2 خانواده قاتل و مقتول است. موضوعی که در شخصیتپردازی و دیالوگگویی بازیگران و نوع بازی آنها نهفته شده و شاید مخاطب را پس از تماشای فیلم به این فکر فرو ببرد که آیا میشد قتلی اتفاق نیفتد؟ به جز فرد قاتل، آیا افراد دیگری هم در شکلگیری این جنایت هولناک سهم داشتند؟ به نظر میرسد که پاسخ به هر دو سوال «مثبت» است؛ اما چرا؟
جستوجو در شخصیتپردازی بازیگران فیلم، ابعاد دیگری از قتل دختر جوان (ارغوان) را به نمایش میگذارد؛ سروش صحت در نقش پدر «ارغوان»، کاملا منفعل و سرد است، از مهمترین اتفاقات رخ داده در بطن خانوادهاش بیخبر است، تلاشی برای ارتباط پدرانه با دخترش برای فهم نیازهای او در دوران حساس جوانی و نوجوانی نمیکند و حتی پس از مرگ او با حالتی سردرگم و بیاراده، تنها شنونده دیالوگهای طرفین است. رفتار منفعلانه او در اکثر سکانسهای فیلم، مخاطب را آزار میدهد که چرا این مرد، حتی یک برخورد سخت و خشن با قاتل دخترش ندارد؟ که البته به نظر میرسد این شخصیتپردازی و بازیگردانی به عمد توسط کارگردان طراحی شده است.
در نگاه اول، شاید به نظر برسد که انتخاب چنین نقشی برای سروش صحت با توجه به عقبه بازیگری او، اشتباه بوده اما نباید فراموش کنیم که کارگردان بی بدن به دنبال نمایش «پدر بیمسئولیت» است. پدری که حتی حساسیت لازم برای امور روزانه دخترش را ندارد و سردرگم در زندگی روزمره تا جایی پیش میرود که با خبر قتل دخترش مواجه میشود.
البته اینکه سروش صحت در ایفای چنین نقشی موفق عمل کرده یا خیر، موضوع دیگری است. صحت را بیشتر با ایفای نقش در بازیهای انرژیک میشناسیم و بازی در نقش پدر ارغوان تجربه جدیدی برای اوست. برای یادآوری هنرمندی سروش صحت در بیبدن فارغ از نقدی که به بازی کم عمق او وارد است، کافی است بازی احساسی او در جایی که از عروسی دخترش یاد میکند را دوباره مرور کنیم تا بازی هنرمندانه او در آنجا تبدیل به یکی از ماندگارترین سکانسهای بیبدن شود.
در نقطه مقابل، الناز شاکردوست ایفاگر نقش مادر «ارغوان» است که هدایت پرونده را به دست گرفته و برخلاف پدر، با کنگشریاش، قاتل را تا چوبه دار بدرقه میکند؛ در ظاهرِ ماجرا، با مادری دلسوز طرفیم، اما در تعدادی از سکانسهای فیلم پنهانکاری او تو ذوق میزند و در نهایت زنجیرهای از اتفاقات که ارغوان را به آن سرنوشت شوم دچار میکند. شاکردوست نمادی از مادر مهربان اما «پنهانکار» است. پنهانکاری او در بخشهای مختلفی از فیلم دیده میشود. از پنهانکاری او در ماجرای کویر رفتن ارغوان با دوستانش و اتفاقات تلخ بعدش تا ارتباط پنهانی سروش و ارغوان.
خانوادهای را تصور کنید که مادرش پنهانکار است و مهمترین رخدادهای فرزندش را با همسر خود در میان نمیگذارد، پدر هم تلاش چندانی برای ارتباط گرفتن با دختر و کنترل رفت و آمدهای او ندارد؛ خروجی این همه بیمسئولیتی والدین چه میتواند باشد؟
سری به خانواده قاتل بزنیم؛ پژمان جمشیدی در نقش پدر سروش، رقم زننده یک شکست عاطفی برای پسرش است؛ او به راحتی همسر اول خود را ترک کرده و بدون توجه به آیندهای که انتظار پسرش را در سنین حساس نوجوانی میکشد، تصمیم به ازدواج مجدد میگیرد. لجبازیهای مکرر او و هدایت سروش در مسیر اشتباه هم مزید بر علت میشود که سرنوشت سروش بیشباهت با ارغوان نباشد. به نظر میرسد در اینجا هم با جنس دیگری از «پدر بیمسئولیت» مواجهیم؛ پدری که غرورش از فرزندش مهمتر است و بهای این غرور، خون پسرش است.
ماجرا به همینجا ختم نمیشود؛ سوی دیگری از پرونده قتل ارغوان، یک دختر جوان که مالامال از حسادت است، نشسته؛ در ظاهر دوست است، در واقعیت دشمن؛ در ظاهر، عملی که مرتکب میشود، ساده است اما اثر وضعی کار او به قدری عمیق است که آتش یک خشم مردانه را شعلهور میکند و در نهایت به جنایتی هولناک ختم میشود. «دوست حسود» گاهی از دشمن هم خطرناکتر است.
بیبدن ضد قصاص است؟
یکی از سوالاتی که پس از اکران این فیلم مطرح شد، همین موضوع بود؛ آیا بیبدن از قصاص طرفداری میکند یا علیه آن است؟ تجربه تماشای فیلمهایی که برچسب «ضد قصاص» را یدک میکشند، نشان میدهد که مخاطب وقتی صندلی سینما را ترک میکند، برای فرد اعدام شده دلسوزی میکند؛ آیا این اتفاق در بیبدن برای سروش تکرار میشود؟
تصاویر دوربینهای مدار بسته که در بخشی از فیلم پخش میشود، بخش مهمی از حقیقت پرونده و مرتکبین جرم را فاش میکند؛ از سویی دیگر، تمام اتفاقات برای اینکه قاتل بخشیده شود، به خوبی کنار هم چیده شده اما پدر سروش همه راهها را برای بخشش میبندد. موضع بی بدن نسبت به قصاص متفاوت است؛ روی انجام قصاص پافشاری نمیکند و بارها اعلام میکند که راه بخشش باز است و از سویی دیگر، موضع آوانگارد نیز نسبت به این مسئله نمیگیرد. به نظر میرسد که کارگردان و نویسنده هوشمندانه از کنار این مسئله عبور کردند تا سراغ مسئلهای مهمتر بروند و آنهم «گسستهای درون یک خانواده» است.
چرا پیگیری مورد «بی بدن» مهم است/ نباید زیر بار حق کشی رفت
یک بازیِ درخشان، یک بازیِ درخشانتر
اگر الناز شاکردوست را کنار بگذاریم، دو بازی درخشان در بیبدن توجهات را به خود جلب کرد؛ نوید پورفرج و گلاره عباسی.
پورفرج که با بازی در فیلمهای سینمایی «مغزهای کوچک زنگ زده» و «مغز استخوان» توانایی هنریاش را به رخ کشید، در بیبدن هم به عنوان بازپرس ایفای نقش کرد و درخشان بود. او هم کنش قهرمانی داشت، هم در جایی پایش لغزید و به ضدقهرمان تبدیل شد و به خوبی از پس هر دو نقش برآمد. تلاش او برای بخشش قاتلینی که در پروندههایش با آنها سروکار دارد، برای مخاطب قابل باور است.
در نقطه مقابل، گلاره عباسی را در نقش مادر سروش میبینیم که علیرغم بازی کوتاهش اما بسیار اثرگذار است و نقش مادر شکست خورده را به خوبی بازی میکند.
بیبدن شباهتهای زیادی به «علفزار»، فیلم قبلی کاظم دانشی دارد، اگرچه شاید به اندازه آن جسور نباشد و خیلی سراغ خط قرمزها نرود اما به هر حال امضای دانشی پای آن است. اوست که داستان را از لابهلای پروندههای قضایی که عمدتا دسترسی به آنها ساده نیست، بیرون میکشد و خط سیر یک درام جنایی را کنار قرار میدهد. تنها ابهام این است که چرا خود او در نقش کارگردان حاضر نشد؟
به نظر میرسد که بیبدن دنبال زدن تلنگری به خانوادههاست و قصد دارد در بستر یک داستان جنایی، گسستهای والدین و فرزندان و روابط بعضاً ناقص آنها را به رخ بکشد. «پدر بیمسئولیت»، «مادر پنهانکار» و «دوست حسود» اگرچه قاتل نیستند، اما در وقوع این جنایت بیگناه هم نیستند.
انتهای پیام/